دانلود رمان افعی به قلم گیسو خزان با لینک مستقیم
دانلود رمان افعی… هانا دختر تپل و مهربون و در عین حال شیطونی که بعد از قبولی در دانشگاه مجبور به تنها زندگی کردن در شهری دور از خانواده می شه و به استاد جوون و مغرورش دل می بنده..و تا اینکه می بینه استادشم توجهش بهش جلب شده ولی زیاد طول نمی کشه که می فهمه اون آدم تمایلات خاص و عجیبی داره…
یه سیگار در آوردم و قبل از روشن کردنش گرفتم سمت محمدرضا که با لبخند رد کرد و گفت نمی کشه.. منم بعد از روشن کردنش و بیرون فرستادن دودش.. بالاخره زبونم و وادار به حرکت کردم و پرسیدم:.
– بعدش چی؟ اطلاعایی که از ما.. از من داشتی. از کجا آوردی؟ بعید می دونم ستار.. حرف از این مسائل.. به زناش بزنه..
– به زناش که نه ولی.. به زن اولش می زنه! مامان ما هم.. از واسطه اش با مامان شما شنیده!..
– کدوم واسطه؟.
– محترم خانوم و می شناسی؟..
یه کم فکر کردم و یادم اومد.. می شناختمش.. خدمتکار عمارت بود! با اینکه زیاد نمی دیدمش ولی همون چند بار هم.. نگاه های مهربو نی که بهم مینداخت.. چیزی نبود که فراموشش کنم!…
با جواب مثبتم ادامه داد
_ از آشناهای دور مامان شما.. البته مامان منه! ..یعنی یه آدم آشنا وقابل اعتماد تو پروبالش باشه و مثلا جفتشون هوای همدیگه رو داشته باشن و خلاصه تو اون خونه یه همزبون باشه که مامانت بتونه حرفاش و بهش بزنه و خیالش از بابت درز پیدا نکردنش راحت باشه.. مامان ما هم که این و از زبون بابائه می شنوه..
طی یه سری عملیات جاسوش یه شماره ازش گیر میاره و زندگیش و برای محترم خانوم تعریف می کنه.. اون بنده خدا هم دلش به حالش می سوزه و از اون به بعد. محترم خانوم می شه جاسوس مامان من تو اون خونه! خودش به حرف خودش خندید و سرش و به دو طرف تکون داد.
_خدا وکیلی آدم اصلا نباید دلش واسه این زنا بسوزه…
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید
عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)
خرید کتاب آنلاین با تخفیف ویژه
دانلود همه رمان های تخیلی
⊹⊱๑ معرفی اپلیکیشن نودهشتیا ๑⊰⊹
اپلیکیشن نودهشتیا یکی از بهترین منابع برای دانلود رمانها و کتابهای الکترونیکی است. این اپلیکیشن مجموعهای از داستانهای متنوع و جذاب را در اختیار کاربران قرار میدهد و تجربهای بینظیر از مطالعه دیجیتال را فراهم میکند.