دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
  • قانونین سایت
    قانونین سایت

دانلود رمان بازی pdf از نگار قاف با لینک مستقیم

دانلود رمان بازی pdf از نگار قاف با لینک مستقیم

دانلود رمان بازی PDF اثر نگار قاف

مشخصات رمان:

  • اسم رمان: بازی
  • اسم نویسنده: نگار قاف
  • ژانر رمان: عاشقانه
  • فرمت رمان: PDF
  • تعداد صفحه: 2960 
  • مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون و…

خلاصه رمان بازی:

در رمان بازی از نگار قاف، داستان حول شخصیت‌هایی پیچیده و احساسات درگیرکننده‌شان می‌چرخد. داستانی از ترس، امید و مبارزه برای بقا، با لحظات پر از اضطراب و عشق. داستان درباره دختری به نام ایلا است که در آسانسور گیر می‌کند و در این لحظات وحشتناک، صدای کسانی که او را دوست دارند به گوشش می‌رسد و به کمک او می‌آیند. در این مسیر، روابط پیچیده و احساسات دردناک در کنار لحظاتی از عشق و امید به نمایش درمی‌آید.


رمان‌های مرتبط:

  1. دانلود رمان بغض های خفته از آزاده میرزایی (امیرحافظ و سارا)

  2. دانلود رمان زندگی به وقت اقلیما pdf نیلوفر قائمی فر رایگان

  3. دانلود رمان آسمان دیشب آسمان امشب از مهسا نجف زاده رایگان


بخشی از رمان بازی رایگان PDF:

«مامان؟ بچه‌ها من رو بازی نمی‌دهند…». مادر جلوش زانو زد تا هم‌قدش شود. اشک‌هایش را پاک کرد و با صورتی که انگار از جوانی پیر شده بود، گفت: «کاش وقتی بزرگ هم می‌شوی، بازی‌ات ندهند مامان…»

زیر لب خدا حافظي اي بلغور كردم. کیا عصبی با سوییچشتوي دست راهي پله ها شد. پشت سرش پله ها رو هدف گرفتم که خانوم ایزدی گفت: «وايسا هر دو ایستادیم.» ایزدی رو به کیا گفت: «با تو حرف می زنم کیاشا» کیا سکوت کرد و ایزدی به من گفت: «بیا با آسانسور برو.»

کیا پله‌ها رو پایین رفت و من تنها چشم زمزمه کردم و دکمه‌ی آسانسور رو فشردم. ترس از این اتاقک موقتی از همین حالا زیر پوستم بود. در باز شد و ایزدی گفت: «دیگه بدون مامانت نیا سراغ وسایلت.» وسایل رو چنان پر تمسخر گفت که حالم بدتر شد. داخل آسانسور رفتم و دکمه‌ی صفر رو زدم. باید از ساختمان خارج می‌شدم. نمی‌شد باز به پارکینگ برگردم. به مامان دروغ خونه‌ی مریم رو گفته بودم. آسانسور که حرکت کرد، قلبم از تپش ایستاد. با خودم گفتم همش یه دقیقه است.

توی دل شروع به شمردن کردم. فایده نداشت بلند بلند شمردم… این ۱ دقیقه‌ی لعنتی چرا نمی‌گذشت؟ چرا انقدر طولانی شده بود؟ اتاقک صداي تيکي داد و ايستاد.

جلو حرکت کردم که خارج شم، اما درها بسته بود. اصلاً در نبود جلوم دیوار بود! ترسیده به اطراف نگاه کردم. تمامي دکمه‌ها رو كوبيدم. وای گیر کرده بودم. مي‌خواستم جیغ بزنم اما جیغم در نمیومد… مي‌خواستم طلب کمک کنم اما صدایی ازم خارج نمی‌شد… هیچ نفسی نداشتم. با اندک جونی که ازم مونده بود، دو دستم رو بلند کردم. یکی رو روی دکمه‌ی آلارم کوبیدم و با یکی گلوم رو گرفتم. روی سينه‌ام مشت زدم.

خدایا داشتم می‌مردم. چشم‌هایم سیاهی می‌رفت. کف آسانسور نشستم. سرم گیج می‌رفت و می‌فهمیدم دارم می‌میرم. کسی به آسانسور مشت می‌کوبید. صدای کیا رو شنیدم: «کي داخله؟ الو؟ آخ کیا… بیا دارم می‌میرم…» کیا آروم‌تر صدا زد: «ایلا؟ دهانم رو باز کردم نه برای جواب دادن، برای اکسیژن، نفس، زنده موندن…» کیا داد زد: «کلید یدک اینجا دست کیه؟؟؟» چشم‌هایم دیگه نمی‌دید. فقط داد و بیداد کیا رو می‌شنیدم. صدای پر بغض مامان رو… فریاد آیدین رو: «ایلا؟ می‌شنوی صدامو؟ آبجی؟ حالت خوبه؟» شل و وارفته گوشه‌ای افتاده بودم.

کیا سر بابا داد زد: «دست بجنبون آقا آصف!» لحظه‌ای که با خودم گفتم تموم شد، مردم… دری باز شد… نتونستم نگاه کنم، اما صدایی رو از بالاتر شنیدم. مامان می‌گفت: «چه جوری بپره تا این بالا؟ قدش نمیرسه که.» بابا جواب داد: «باید زنگ بزنیم سرویس کارش بیاد.» آیدین زود گفت: «من میرم سراغش.» حتی صدای قدم‌های آیدینم شنیدم. کیا حرصی گفت: «تا تعمیرکار بیاد این پس افتاده که مامان گریه می‌کرد. ایلا؟ خوبی مامانم؟ همین جوریشم از آسانسور می‌ترسه آقا کیا…»


چرا این رمان را بخرید؟

رمان بازی با داستانی جذاب و پر از هیجان، شما را در یک سفر عاطفی و پر از اضطراب قرار می‌دهد. داستانی که در آن عشق و ترس به زیبایی ترکیب شده‌اند. اگر دنبال یک رمان جذاب و پرکشش هستید، همین حالا رمان بازی را دانلود کنید و از خواندن آن لذت ببرید.


نظرات خود را با ما در میان بگذارید!

لطفاً نظرات خود را در بخش کامنت‌ها به اشتراک بگذارید و تجربه‌تان از خواندن این رمان را با دیگران به اشتراک بگذارید.


دانلود رمان بازی PDF

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

مشخصات رمان:

  • اسم رمان: بازی
  • اسم نویسنده: نگار قاف
  • ژانر رمان: عاشقانه
  • فرمت رمان: PDF
  • تعداد صفحه: 2960 
  • مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون و...

خلاصه رمان بازی:

در رمان بازی از نگار قاف، داستان حول شخصیت‌هایی پیچیده و احساسات درگیرکننده‌شان می‌چرخد. داستانی از ترس، امید و مبارزه برای بقا، با لحظات پر از اضطراب و عشق. داستان درباره دختری به نام ایلا است که در آسانسور گیر می‌کند و در این لحظات وحشتناک، صدای کسانی که او را دوست دارند به گوشش می‌رسد و به کمک او می‌آیند. در این مسیر، روابط پیچیده و احساسات دردناک در کنار لحظاتی از عشق و امید به نمایش درمی‌آید.

  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • دانلود رمان طلا از خاطره خزائی با لینک مستقیم – دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید
    10 مارس 2025 | 17:58

    […] دانلود رمان بازی pdf از نگار قاف با لینک مستقیم […]

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
شایسته یک مرجع کامل برای دانلود و خرید رمان های ایرانی و خارجیه. دارای نماد اعتماد و درگاه امن پرداخت زرین پال. پشتیبانی 24 ساعته در صورت بروز خطا هنگام خرید و دانلود رمان ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.