دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
  • قانونین سایت
    قانونین سایت
دانلود رمان رفیق روزهای بد به قلم شبنم سعادتی با لینک مستقیم

دانلود رمان رفیق روزهای بد به قلم شبنم سعادتی با لینک مستقیم

دانلود رمان رفیق روزهای بد به قلم شبنم سعادتی با لینک مستقیم

رمان رفیق روزهای بد نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۱۵۲۶

خلاصه رمان رفیق روز های بد:

دانلود رمان رفیق روزهای بد… هامون و نامزدش منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلایل نامعلومی سقط می‌شود. هامون که فکر می‌کند مشکل از هستی است، به او دلداری می‌دهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر می‌کند؛ مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچه‌دار شدن نیست. این موضوع باعث می‌شود که هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند. در این میان، سلوا، یکی از هم‌کلاسی‌های قدیمی او، حاضر می‌شود نقش زن باردار هامون را بازی کند تا او بتواند حق و حقوق خودش را از خانواده‌اش بگیرد. غافل از اینکه سلوا پنهانی دل در گرو هامون دارد…

پیشنهادی سایت شایسته بعد از دانلود رمان رفیق روزهای بد

دانلود رمان معشوقه شیطان به قلم سما اسفندی با لینک مستقیم

دانلود رمان قبله گاه شیطان به قلم آرمیتا فسایی با لینک مستقیم

دانلود رمان آخرین بت به قلم فاطمه زایری با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان رفیق روزهای بد

تا در باز شد، هامون خودش را داخل اتاق انداخت و با حرص گفت: «چیکار می‌کنی دو ساعته؟ چه نازی داری برای به در باز کردن.»

بهراد به تنها چیزی که در آن لحظه داشت فکر می‌کرد بستن دکمه‌های بلوزش و موجه نشان دادن سر و وضعش بود.

سعی کرد صدایش را خواب‌آلود نشان دهد و گفت: «تازه بیدار شده بودم.»

هامون سر جنباند و با لحنی مهلک و ضربتی پرسید: «سلوا کجاست؟»

با این سوال، بهراد خشکش زد و با دهانی نیمه باز به صورت هامون زل زد.

قلب من هم در سینه تکان خورد و لبانم را محکم لای دندان حبس کردم تا به خودم مسلط شوم.

چرا بهراد چیزی نمی‌گفت؟ داشت با این سکوت گاف می‌داد و هامون را مشکوک‌تر می‌کرد.

با تاخیر طولانی و نه چندان جالب گفت: «نمی‌دونم چرا از من می‌پرسی؟»

هامون داشت با نگاه ریزبینی او را می‌پایید. سرم را تا جای ممکن پایین آوردم تا مرا نبیند و دیگر هیچ تصویری از صورت هر دو نداشتم.

هامون گفت: «تو اتاق نیست، گفتم شاید تو ازش خبر داشته باشی.»

بهراد این‌بار مسلط‌تر از قبل گفت: «نه، من که خواب بودم. به احتمال زیاد رفته پایین صبحونه. دیشبم درست و حسابی شام نخورده بود!»

صدای هامون پشت بندش آمد: «خیله خب بهراد؟»

صدای بهراد کمی شک داشت: «بله؟»

هامون با تردید پرسید: «سلوا که چیزی از حرف‌های دیروز من و تو نمی‌دونه؟»

گوشم را تیزتر کردم. حرف‌های دیروز آن دو؟ چه خبر بود اینجا؟ بهراد داشت چیزی را از من مخفی می‌کرد یا هامون؟!

بی‌صبرتر از هر وقتی منتظر جواب بهراد بودم. اما اگر بهراد چیزی را از من مخفی کرده بود، در بدترین وقت ممکن هامون این سوال را از او پرسیده بود.

آن هم در شرایطی که من در اتاق پنهان شده بودم. سکوت دوباره بهراد هم گویای این مسئله بود.

خون خونم را داشت می‌خورد. سخت خودم را کنترل کرده بودم که همین حالا بلند نشوم و یقه هر دو را نگیرم…

عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

دانلود رمان رفیق روزهای بد... هامون و نامزدش منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلایل نامعلومی سقط می‌شود. هامون که فکر می‌کند مشکل از هستی است، به او دلداری می‌دهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر می‌کند؛ مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچه‌دار شدن نیست. این موضوع باعث می‌شود که هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند. در این میان، سلوا، یکی از هم‌کلاسی‌های قدیمی او، حاضر می‌شود نقش زن باردار هامون را بازی کند تا او بتواند حق و حقوق خودش را از خانواده‌اش بگیرد. غافل از اینکه سلوا پنهانی دل در گرو هامون دارد...

 
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

مطالب پر لایک
درباره سایت
شایسته یک مرجع کامل برای دانلود و خرید رمان های ایرانی و خارجیه. دارای نماد اعتماد و درگاه امن پرداخت زرین پال. پشتیبانی 24 ساعته در صورت بروز خطا هنگام خرید و دانلود رمان ها
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.