
دانلود رمان سیاه مست از تمنا زارعی با لینک مستقیم
دانلود رمان سیاه مست pdf تمنا زارعی | رمان عاشقانه و معمایی پرهیجان
مشخصات رمان:
- اسم رمان: سیاه مست
- اسم نویسنده: تمنا زارعی
- ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
- فرمت رمان: PDF
- تعداد صفحات: 1513
- مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستمهای ویندوز، ایفون و …
خلاصه رمان سیاه مست pdf:
در رمان سیاه مست جنازهی برهنه خواهرِ یارا، نامزدِ سهند خان بزرگ آبادی، صبح زود در خانه باغ یک مرد غریبه پیدا میشود. سهند خان به دنبال انتقام از این رسوایی و بیآبرویی، خواهر کوچیک یلدا را مورد هدف قرار میدهد. این داستان پر از پیچیدگیهای عاشقانه، معمایی و هیجانانگیز است که شما را درگیر احساسات و تصمیمات سرنوشتساز شخصیتها میکند.
بخشی از رمان سیاه مست رایگان:
تا رسیدن به خانه مش رحیم، تنها کاری که از دستم برمیآمد خودخوری بود و فکر اوضاع درهممان و از همه مهمتر، سهند! قطعا به همین سادگیها آن دیوانه دست برنمیداشت.
- برو اون زنیکه رو بیار!
با تشر عمو رشتهی افکارم پاره شد و تازه متوجه شدم جلوی خانه مش رحیم رسیدهایم. با لبی لرزان صدا زدم:
- عمو…
و جوری خشمگین به سمتم برگشت که بقیه حرف توی دهانم ماسید. لب روی لب فشردم و بدون حرف دیگری پیاده شدم. زنگ در را که زدم، کمی طول کشید تا صدای زن مش رحیم بیاید.
- کیه؟
- منم، یار!
و به ثانیه نکشید که در باز و مامان با رنگ پریده جلوی رویم ظاهر شد.
- یارا مادر؟ چیشد؟ بابات…
با چشم پر اشک نگاهم کرد و نیازی نبود دیگر چیزی بپرسد. نشنیده تمام سوالاتش را میدانستم. دست سردش را بین انگشتانم گرفتم:
- همه چی خوبه مامان… بیا… بیا بریم… عمو اومده!
نگاه غم زدهی زن مش رحیم قلبم را مچالهتر میکرد ولی انقدر وقت نداشتم که او را آرام کنم. حتی نمیتوانستم از آن زن رنجور کینهای به دل بگیرم. او هم تنها مانده بود… تنها برایش سر تکان دادم و با گرفتن زیر بازوی مامان به طرف ماشین راه افتادم. به محض نشستن روی صندلی عقب، عمو با خشم “لا اله الا الله” را گفت و راه افتاد و مامان بالاخره بغض ترکاند.
سرش را تو بغلم مخفی کردم و دندان روی هم فشردم تا خودم هم گریه نکنم. کمی که آرامتر شد، سرش را بلند کرد و با صدای گرفتهای گفت:
- کجا میریم آقا رسول؟ من باید…
عمو دستی به سیبیلش کشید و با همان خشونت جواب مامان را داد:
- میریم این بیآبرویی رو جمع کنیم.
باز بغض مامان و اشکش پایین ریخت.
- یعنی چی میخوای چیکار کنی آقا رسول؟ من باید برم رضارو ببینم برم اون…
عمو جوری اللهاکبر را بلند گفت که حرف مامان نصفه ماند…
اگه نویسنده از انتشار رمان در این سایت ناراضی باشد، درخواست حذف میتواند بدهد.
پیشنهاد میکنیم این رمان را خریداری کنید:
رمان «سیاه مست» یک داستان هیجانانگیز و پر از معماست که شما را درگیر دنیای پیچیده و روابط عاشقانه پر تنش میکند. اگر به دنبال یک داستان پر از احساسات، انتقام و رمز و راز هستید، این رمان را از دست ندهید!
نظرات خود را در کامنتها بنویسید:
اگر رمان «سیاه مست» را خواندید و از آن لذت بردید، نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید و این داستان را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید.
برای دانلود رمان سیاه مست:
با دانلود رمان «سیاه مست» از تمنا زارعی، به دنیای پیچیده و پرهیجان این داستان عاشقانه و معمایی وارد شوید. برای دانلود رمان سیاه مست، کافیست روی لینک دانلود کلیک کنید و از این داستان جذاب لذت ببرید.