دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
  • قانونین سایت
    قانونین سایت
دانلود رمان طلایه دار به قلم دلیار با لینک مستقیم

دانلود رمان طلایه دار به قلم دلیار با لینک مستقیم

دانلود رمان طلایه دار به قلم دلیار با لینک مستقیم

رمان طلایه دار نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۱۶۷۶

خلاصه رمان طلایه دار:

دانلود رمان طلایه دار… رَسام جدیری بزرگ طایفۀ جَدیری‌هاست… چی می‌شود که او از اهواز به تهران می‌آید و مسیر زندگی‌اش به دختر هفده ساله یحیی، همسر مادرش، گره می‌خورد؟ آیا او قرار است پدر دختر بی‌کس و بی‌دست و پای یحیی باشد یا مرد رویای او؟ چطور ممکن است دختری که از نظرش دوست داشتنی نیست را با خود به اهواز ببرد و پناهی برای بی‌پناهی‌اش شود؟

پیشنهاد شایسته بعد از دانلود رمان طلایه دار

دانلود رمان آقای سردبیر به قلم مرضیه نعمتی با لینک مستقیم

دانلود رمان بی‌تا به قلم بهاره حسنی با لینک مستقیم

دانلود رمان شوهر شایسته به قلم م.ق.ترنج با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان طلایه دار

عصبی بود و کلافه! حرف‌هایش بیخ گلویش گره خورده بودند و فرصتی برای حرف زدن نداشت. اینکه هیچ‌کس نمی‌توانست جای او باشد و حال و روزش برای حل ورود هیچ‌کس قابل درک نبود، آزارش می‌داد.

ماشین را به حرکت در آورد و میان راه هزاران فکر از سرش گذشت که به خانه بی‌بی گل برود، برود و دخترک کوچک و مغمومش را در آغوش بگیرد تا شاید دلخوری از چشم‌هایش رخت ببندد و برود.

سرسام‌آور می‌راند. آنقدر که به چراغ‌های قرمز هم توجهی نمی‌کرد و تنها پایش را محکم‌تر روی پدال گاز می‌فشرد.

سرانجام به واحدش رسید و بی‌آنکه ماشین را داخل پارکینگ پارک کند وارد آپارتمان مجهزش شد. تنها چیزی که در این شرایط کمی حالش را بهتر می‌کرد دوش آب خنک و پس از آن سیگار برگ بود. این دو مورد تنها کمی به او کمک می‌کردند که از این حال بد و افسرده بیرون بیاید.

_خب، قربونت! تو که داری می‌خونی، بیا واست مشاور بگیرم دخترم! اینطوری بهتر می‌تونی بخونی؟

بی‌توجه به حرف‌های بی‌بی گل، با تکه مرغی که جلویش قرار داده شده بود بازی کرد.

-ممنون، خودم بلدم برنامه‌ریزی کنم!

تنها صدایی که از جانب بی‌بی گل به گوشش رسید، صدای نفس کلافه‌اش بود.

بی‌میل، تکه‌ای از ران مرغ را جدا کرده و داخل دهانش قرار داد، و همان لحظه صدای راضیه بلند شد:

-بی‌بی، خبر داری رسام امشب مهمون خونه‌ی شیخ بوده؟

لقمه را جویید و نجویده پایین فرستاد. سرش را تا جایی که ممکن بود پایین گرفت و سعی کرد به حرف‌های راضیه واکنشی نشان ندهد.

صدایی از بی‌بی گل بلند نشد و همین نشان می‌داد که طبق معمول مشغول چشم و ابرو آمدن به راضیه است. نمی‌خواست دخترک غمگین و افسرده‌ی کنار دستش با شنیدن نام رسام به حال و روز بدی بیفتد.

عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دانلود رمان طلایه دار... رَسام جدیری بزرگ طایفۀ جَدیری‌هاست… چی می‌شود که او از اهواز به تهران می‌آید و مسیر زندگی‌اش به دختر هفده ساله یحیی، همسر مادرش، گره می‌خورد؟ آیا او قرار است پدر دختر بی‌کس و بی‌دست و پای یحیی باشد یا مرد رویای او؟ چطور ممکن است دختری که از نظرش دوست داشتنی نیست را با خود به اهواز ببرد و پناهی برای بی‌پناهی‌اش شود؟
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
شایسته یک مرجع کامل برای دانلود و خرید رمان های ایرانی و خارجیه. دارای نماد اعتماد و درگاه امن پرداخت زرین پال. پشتیبانی 24 ساعته در صورت بروز خطا هنگام خرید و دانلود رمان ها
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان های شایسته – بهترین رمان های عاشقانه را در سایت معتبر شایسته بخوانید " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.