در این داستان، گذشته خان روستا و رازی که سالها پنهان کرده بود، پس از بیست و هشت سال دوباره به زندگی پسر خان باز میگردد. یک شب، کالبد پسر خان به گرگ تبدیل میشود و این تبدیل، پای دخترک روستایی را به یک بازی خطرناک و پیچیده میکشد. این اتفاقات، دو دنیای متفاوت را به هم میدوزد و داستانی پر از عشق، معما و چالشهای فراطبیعی بهوجود میآورد.
دانلود رمان طالع اغبر... البرز محتشم به تازگی رهبر گروه بزرگی از خونآشامهای اصیل شده. مردی مستبد و یکهتاز که تو ملک شخصیش یک درخت ارس رشد کرده. درختی که فقط خود البرز میدونه چه راز ترسناکی پشتش پنهان شده.
البرز پانزده سال پیش به خاطر تنهایی و عذاب وجدان زیادی که به خاطر قتلعام طایفه گرگینهها داشته، یک دختر بچه پنجساله رو به فرزندخواندگی قبول میکنه تا حواسش از مشکلات و عذاب وجدانش پرت بشه. نهال، دختر بانمکیه که انسانه و هیچ نمیدونه پدرخوانده عزیزش خونآشامه.
البرز به شدت نهال رو دوست داره ولی همیشه از اینکه هویتش برای دخترک فاش شه میترسه…
(اغبر به معنی شوم / تاریک / اغبارآلود)
دانلود رمان معشوقه شیطان... -شیطان اینه؟ با تعجب به منصور نگاهی انداختم. - آره قربان، اینه. - اما اینکه… - آره، یه زنه؟ گول قیافه مظلومشو نخورید قربان، مارمولکیه که دومی نداره.
متعجب به دختر مقابلم نگاهی انداختم. چشمان کشیده، قد متوسط، اندام مزون.
- میبینی آقا، چشماش خدای شرارته. بهش میگن شیطان ساکت.
این دختر بیشتر به الهه زیبای رم باستان میخورد تا شیطان ساکت.
- چرا ساکت؟ - چون اون لاله، قربان.
بیاختیار قهقهای زدم. یک دختر بچه لال اینجوری تن و بدن این نره غولها رو لرزونده؟
- پاشو خودتو جمع کن مرد…