

سمر دختر یکی از اقوام ترک که طبق رسم هاشون، مجبور به ازدواج اجباری با آشور میشه، ازدواج اجباری ای که سرانجامش به عشق آتشین و سوزان ختم میشه اما بعد ازدواج سمر متوجه رفتارهای غیرعادی و خشم بی اندازه آشور میشه و....

برای فرار از آن ازدواج اجباری پیشنهاد پسر خان را قبول کردم اما این را نمیدانستم که خان دشمن چندین ساله ای پدرم است و من....
داستان واقعی...

رمان دل داستان مردی به نام راستین است که شبها پس از یک روز سخت کاری به خانه بازمیگردد. یک شب، درست زمانی که داشت به خانه میرسید، دختری جلوی ماشینش را میگیرد و از او تقاضای کمک میکند. دختر به راستین میگوید که از ازدواج اجباری که قرار است برای او انجام شود فرار کرده و نیاز به کمک دارد. راستین که ابتدا سردرگم است، پس از شنیدن توضیحات بیشتر از دختر، تصمیم میگیرد به او کمک کند. این آشنایی ساده به سرعت به یک داستان پیچیده و پر از چالشهای عاطفی و اجتماعی تبدیل میشود.
در حالی که راستین درگیر ماجرای دختر و ازدواج اجباری او میشود، خود نیز با مسائل شخصی و درگیریهای ذهنی و عاطفی مواجه میشود که نشان از کشمکشهای درونی او دارد. شخصیتهایی که در این رمان وارد میشوند، هر کدام نقشی مهم و حیاتی در پیشبرد داستان دارند و در نهایت این رمان به یک سفر احساسی و پیچیده تبدیل میشود.


رمان ماهاراجه داستان گیلدا، دختری زیبا و جذاب است که خانوادهاش را از دست داده و نزد برادرش زندگی میکند. یک روز وقتی که برادرش به ماموریت رفته، زنداداشش او را به یک فرد ناشناس میفروشد و گیلدا مجبور میشود با این مرد به هند برود. در آنجا او به عنوان پرستار ماهاراجه، مردی فلج و قدرتمند، شروع به کار میکند.
گیلدا در این سفر به دنیایی جدید و متفاوت از آنچه که پیشتر میشناخت، وارد میشود. در طول داستان، او باید با مشکلات و چالشهای مختلفی که در این دنیای جدید به او تحمیل میشود، روبهرو شود. به تدریج، رابطهای پیچیده و پر از احساسات میان گیلدا و ماهاراجه شکل میگیرد و داستان پر از اتفاقات غیرمنتظره و دراماتیک پیش میرود.